در سال 1340 که وارد هواپیمایی ملی ایران (هما) شدم این شرکت بصورت نمایندگی کل اداره می شد وهما هیچ کارمند ومدیری در مشهد نداشت نماینده کل شخصی بود به نام علی اصغر الفتی که در تهران در خیابان فردوسی آژانسی داشت به نام آژانس مسافرتی آسمان که آقای برادران در آن مدیریت می کرد و من در سال 1347 از (هما) استعفا دادم و با آقای محمد مهاجری مدیر آژانس مهاجری برای ایجاد شعبه مشارکت کردم در آن هنگام نماینده هواپیمایی آسمان درمشهد آقای ناصر کنگرلو بود که دفتری درخیابان بهار نبش خیابان اداره کل ارشاد داشتند وفرزندشان نمایندگی را اداره میکردند بعد از انقلاب از دفتر مرکزی هواپیمایی آسمان در تهران به من زنگ زدند که شما آمادگی دارید نمایندگی آسمان در مشهد را بپذیرید اعلام آمادگی کردم وبه تهران عزیمت نمودم مسئول بازرگانی آسمان به من گفتند مبلغ پنج میلیون ریال ضمانت نامه بانکی بیاورید ومن که حسابهای بانکی ام در مشهد بود مجبور بودم برای گرفتن ضمانتنامه به مشهد برگردم ولی به فکرافتادم که یکی از دوستان قدیمی من بنام آقای عباس حکیمیان عضوهیئت مدیره بانک ملت در تهران است ولذا به شعبه بانک ملت خیابان فردوسی مراجعه کردم وسراغ آقای حکیمیان را گرفتم گفتند در طبقه چهارم هستند به ایشان مراجعه کردم وبا استقبال نامبرده مواجه شدم ودستور دادند که برای من ضمانتنامه بانکی صادر کنند ومن پس از دریافت ضمانتنامه مجددبه شرکت آسمان مراجعه کردم وضمانتنامه را ارائه دادم آن ها تعجب کردند که ظرف کمتر از نصف روز ضمانتنامه بردم وگفتند که شما در مشهد حساب دارید چگونه از تهران ضمانتنامه گرفتید گفتم به کمک یکی از دوستان مشهدی عضو هیئت مدیره بانک ملت, تعداد هزار بلیت به من تحویل دادند ومن با ماشین خودم که با راننده بودم به مشهد برگشتم ونمایندگی آسمان راتا سالها اداره میکردم پس از17 سال که از مهاجری جداشدم مستقلا دفتری در خیابان پاسداران جنب هتل جم از حاج مجاور زرگر به مبلغ دومیلیون و دویست هزار تومان سرقفلی کردم که یک میلیون ودویست هزار تومان آنرا نقد پرداخت کردم و بقیه را ماهیانه پنجاه هزار تومان را تعهد کردم درسالهای 1363که دردفتر جدید مستقر شدم از طرف هواپیمایی ماهان که دفتر اصلی آن در کرمان بود دعوت شدم که نمایندگی ماهان رادر مشهد قبول کنم در آن زمان کاپیتان حسنی مدیر عامل وآقای هاشم افسریان مدیر بازرگانی بودند در آن وقت ماهان پرواز کرمان -تهران و کرمان -مشهد داشت وبعدها به سرعت با کمک آقای هاشمی رفسنجانی به اینجا رسید که میبینید.